یه رفیق دارم خیلی عجیبه
ماشینش خراب میشه میگه خیره
باید نون برسونم به مکانیک الهی شکر
مثلا انگشتر طلاش گم شد گفت اون تو تقدیرش بوده تا این روز دست من باشه ، نوش جون اونی که پیدا کرد
دوست دخترش خیلی دوستانه باهاش کات کرد
گفت....
نقش اون تو زندگیم تا این لحظه بوده خدا به همراهش ...
خدا به همراهش
خدا به همراهش .
خدا جون بارها گفتم مراقبش باش مراقبش باش مراقبش باش .
هرگز نمی‌تونم فراموشش کنم .
خیلی دوسش دارم.
همه اول دنبال یه عنوان نوشته برای متنشون می‌گردن که متنه برای خوندن طرفدار زیاد داشته باشه اما من این بار برخلاف همیشه اول می‌نویسم تا ببینم چی میشه عنوان مناسب این نوشته .
میگن موقع تولد شانس هم قسمت میکنن مثل خیلی از نعمات دیگه که خدا به آدم میده .
شانس باشه زندگی از این رو به اون رو میشه .
شانس کلمه قشنگیه به نظرم شانس نشات گرفته از شنیدن آرامش و نشنیدن سختیه .
تعبیری که بارها و بارها بهش فکر کردم اما متاسفانه وقتی میگی شانس ندارم یعنی کلمه رو اینطور تعبیر کردی .
شنیدن آزار و نشنیدن سخاوت هستش .
من تعبیر اولو بیشتر دوست دارم.
چون وقتی میگی من خوش شانسم یعنی بهترین چیزای دنیا رو داری اما وقتی بر عکسش یعنی نداری و این بده و به حقیقت می‌پیونده.
یه سوال تو ذهنمه مدت‌هاست اما جوابی براش ندارم.
بهش بارها فکر کردم تقریبا یک هفته است دارم بهش فکر می‌کنم اما نمی‌تونم جوابی براش پیدا کنم و در حال حاضر هم کسی رو ندارم باهاش صحبت کنم و ترجیح می‌دم این راه رو انتخاب کنم بنویسم و بنویسم و بنویسم تا بتونم بهش فکر کنم و به جواب برسم...................
من نمی‌دونم چجوری میتونم وبلاگو پاکش کنم .ولی قبلش می‌خوام ذخیره اش کنم و تا زنده ام بهش نگاه کنم خیلی این صفحاتو دوست دارم یادآونر خاطرات خوش زندگیمه .
یاد آور کسیه که عمیقا دوسش دارم .
من اون شخص رو خیلی دوسش دارم عاشقشم.
کاش به جای عاشق بودن ازت متفر می‌شدم .
خسته شدم از عشق بی سر تهت .
که مجبورم تحمل کنم وقتی نیستی .
که هنوزم با دیدن فیلم و عکسات آروم میگیره قلبم.
محمدد تورو جان هر کی دوست داری بگو چرا آخه؟
من که به خاطرت از خودم زندگیم همه چیزم گذشتم بی معرفت .
چرا آخه؟
جواب عشقم بهت این بود؟
آخه هر وقت به زخم زبونات فکر می‌کنم نمی‌دونم باید کجای دلم بزارمشون.
واااای داغون شدم من محمد.
مگه میشه به خاطر دیگری دوستم نداشته باشی یهو؟
محمدددد.
هنوزم از رو صفحه گوشی می‌بوسمت.
کسی می‌دونی عشق چیه؟
من که فکر می‌کردم عشق یعنی گذشتن از خودت به خاطر معشوقت .زندگیت نفست عمرت همه چیزتو براش بدی .فکر می‌کردم عشق یعنی گذشتن از خودم برات.
وقتی ازت پرسیدم عشق ازدیدگاهت یعنی چی؟
تو بهم گفتی عشق یعنی هر چیزی که معشوق می‌خواد به شرط این که خلاف خواست خدا نباشه .
من خیلی چیزا خواستم اما تو فقط شعار می‌دادی .
تازه معنای این حرفاتو فهمیدم .
اینم اینه عشق از دیدگاهت یعنی انتخاب خودت و عاشق کردن معشوقت و بعد دقیقا جایی که نفسم بهت بنده و بهت نیاز دارم بندازیم دور میگی می‌خوام فراموشت کنم اما دوستت ندارم.
عیبی نداره .
عشق از دیدگاه تو یعنی خرد کردن کسی که میگی همه زندگیته .
حتی اگر این کارو به خاطر خودم کردی خیلی بدجنسی بد (یه جمله‌‌‌ای بهم گفتی که می‌بینم اگر پیش خودم باشی برات بهتره ) بعد یهو تغییر رویه دادی .
من واقعا هیچی ازت نمی‌فهمم.میگن چشم‌ها دریچه رو به قلب آدماست .من که تو چشات نگاه می‌کردم عشق می‌دیدم .اما اگر عشق اینه که معشوقتو خرد و خاکشیر کنی از خدا می‌خوام به هیچ کی اینو نشون نده .
از خدا می‌خوام هیچی رو تو این عذاب نندازه .
از نظر من عشق یه موهبته یه موهبت خیلی زیبا اما وقتی طرفت تو اوج عشق پیشت نمونه و تو اوج خود خواهی وقتی خودش عامل این عشق بوده رهات کنه خیلی سخته تحملش .میشه آخرش سرطان که تو وجودم لونه کرده .
اگر عشق این طوریه خدایا هیچ کیو تو این درد ننداز .
با دکتر صحبت می‌کردم گفت چرا بی تابی می‌کنی همش؟
گفتم نمی‌دونم بدون اون نمی‌تونم هیچی رو تحمل کنم .هر کار می‌کنم می‌خوام براش بگم براش عکس بگیرم از کوچک ترین تغییرم حتی .
ولی می‌بینم نیست رفته و آخرین جمله اش بهم این بود نمی‌خوامت بی خود تلاش نکن .
جیگرم آتیش گرفت با اون یه جمله اش .
گفت دخترم اون یه همچین دری رو از دست داده که حاضر بود براش هر کاری بکنه و از خودت و خواسته‌ها ت گذشتی براش اما اون نفهمید و به هر دلیلی هر دلیلی این کارو کرد کارش نا معقول بود ، گفت دخترم اون اگه به تو فکر می‌کرد اصن تنهات نمی‌ذاشت .چه رسد به این که عشقشو رها کنه .
می‌بینم حق با دکتره .
ولی با قلب لعنتیم نتونستم کاری کنم.
می‌دونست بعد رفتنش کم میارم .
می‌دونست .بهش گفته بودم .
براش مهم نبود حتی .
بهم گفت یا می‌مونی یا می‌میری .
براش مهم نبود.
الانم مهم نیست .
عین خیالش نیست .
اگه عشق اینه خدایا هیچ بشری رو تو دامش ننداز .
چون بعد از کلی خوشی زجره و عذابه .بعدش مرگه .
مرگه مرگ.
خدای مهربون توبه پذیر توبه ام رو بپذیر.
می‌خوام با آرامش بیام پیشت
محمد من هرگز نمی‌بخشمت .چه بمونم چه برم .هرگز نمی‌بخشمت .
تا اون دنیام برم نمی‌بخشمت .یهو زیر پام و پشتم خالی شد و خوردم زمین و نتونستم قد راست کنم.
خدایا درسته نمی‌بخشمش‌ها اما تو مراقبش باش.
محمدممم از هر چی عشق و ازدواجه با رفتارت پشیمونم کردی .اوووووف .
قصر قصر قصر همش شعاره .
شعاره محمد شعاره .
اخ که نمی‌دونم واقعا نمی‌دونم هیچی نمی‌دونم لعنتی .
شکستیم .
بدجور شکستم .
بدجور شکستیم .
لعنت بهم که بهت اعتماد کردم .من هرگز نمی‌تونم این روزا رو فراموش کنم .
اون دنیام فراموش نمی‌کنم .
نمی‌تونستی ، اوکی حله وقتی فهمیدی باید می‌رفتی برا چی گفتی زهرا جونم می‌دونم دلت شکسته من که با نبودت کنار اومده بودم اون زمان حالا که نتونستم با نبودت کنار بیام رفتی .
محمد هر چی بهت بگم کمه از دردام .
خدا جون شاید تو عصبانیت به خیلی‌ها خیلی چیزا گفتم ولی عاشقانه دوستشون دارم مثل کسی که عاشقشم.
خدایا خودت می‌دونی هر شب تو نمازام گلایه اشو می‌کنم ولی واقعا عاشقشم و مطئنم از درد نداشتن اون به این حال افتادم .
خداجون من ازت سلامتی نمی‌خوام .من هیچی ازت نمی‌خواممم.فقط مراقبشون باش عشقم مادرم پدرم برادرم و خواهرم مراقبشون باش مخصوا بعد از من به قلب خانواده ام صبر بده .
عشقم که متوجه نخواهد شد .من بعد هیچ پیامی‌نمی‌زارم تازه قراره وب رو هم پاک کنه .
اگر چه دیگه دوستم نداره چه خوب که تلاش کرد فراموشم کنه که دیگه عذاب نمی‌کشه .
خدایا نذار زیاد درد بکشم .
زودتر منو ببر .
از تحملم خارجه .
نه شیمی‌درمانی می‌کنم نه قرص می‌خورم نمی‌خوام ظاهرم داغون شه .لااقل با همین چهره برم.
خدایا مراقب کسایی که دوستشون دارم باش لطفا .
خودت حواست بهشون باشه .
تعداد صفحات : -1